معنی چیز فرسوده، چیز ساییده شده، فرسایش, معنی چیز فرسوده، چیز ساییده شده، فرسایش, معنی ]dx tcsmbi، ]dx sاddbi abi، tcsاda, معنی اصطلاح چیز فرسوده، چیز ساییده شده، فرسایش, معادل چیز فرسوده، چیز ساییده شده، فرسایش, چیز فرسوده، چیز ساییده شده، فرسایش چی میشه؟, چیز فرسوده، چیز ساییده شده، فرسایش یعنی چی؟, چیز فرسوده، چیز ساییده شده، فرسایش synonym, چیز فرسوده، چیز ساییده شده، فرسایش definition,